کد مطلب:244276 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:339

شکار در حرم الهی
بنا به نقل شیخ مفید از ریان بن شبیب: وقتی مامون خواست دخترش ام الفضل را به همسری امام جواد (ع) درآورد، عباسیان به چنین تحلیلی كه این مسئله موجب می شود كه حكومت به دست علویان افتد، با تصمیم مامون به مخالفت برخاستند.

از اینرو به نزد مامون رفته و اظهار داشتند: تو را به خداوند سوگند می دهیم كه از تصمیم خود در تزویج ام الفضل با محمد بن علی منصرف شو و بار دیگر قدرت را از عباسیان به علویان منتقل نكن. در گذشته ولایتعهدی علی بن موسی الرضا (ع) همه را نگران خود ساخت، اكنون برای نامزدی ام الفضل یكی از عباسیان را انتخاب كن.

مامون در جواب عباسیان گفت: اختلاف شما با علویان ریشه در نحوه برخورد شما با آنان دارد. اگر شما با آنان منصفانه برخورد می كردید، همانگونه كه آنها بر شما برتری و شایستگی دارند، برتری می یافتند.

پیشینیان من، مشی بد رفتاری با علویان را در پیش گرفتند و قطع رحم كردند و من از این رویه به خدا پناه می برم، هرگز از اینكه علی بن موسی (ع) را ولیعهد خویش كردم، پشیمان نیستم. از وی خواستم كه به جای من خلافت كند قبول نكرد، قضای هتمی خدا جای خود را گرفت و كان امر الله معذورا.(چنین تحلیلی از شهادت حضرت رضا (ع) بیانگر نهایت حیله گری و تزویر مامون حتی در برابر عباسیان است.) اینكه می گویید چرا ابوجعفر را به دامادی خویش برگزیده ام؟ به فضل و دانش وی باز می گردد، كه با وجود سنی كم از همه برتر است. امید است زمینه ای فراهم آید تا دیگران نیز چون من به درجه ی فضل و برتری وی آگاهی یابند.

بزرگان عباسی، دگرباره به سن حضرت (ع) خرده گرفتند و گفتند درست است كه رفتار این جوان و فضل و كمال وی تو را به اعجاب وا داشته است، ولی با مسائل فقهی آشنائی ندارد. مدتی صبركن تا به معلوماتی دست یابد سپس نیت خود را عملی ساز.

مامون در جواب گفت: وای بر شما، من به جایگاه و منزلت این نوجوان بیش از شما دانایم، او از اهل بیتی است كه علم و دانش آنان از سرچشمه ی الهامات الهی نشأت می گیرد.

پدران آنان در دین و دانش و ادب بی نیاز از رعیتی بودند كه علمشان به درجه كمال رسیده است. اگر قبول ندارید، امتحانش كنید تا درجه ی فضل و علم او بر شما آشكار گردد. گفتند: قبول است، وی را می آزماییم.

عباسیان با كسب اجازه از مامون، اجازه خواستند تا فردی را برای مناظره با حضرت جواد (ع) معرفی كنند و جلسه را ترك كردند.

عباسیان با یكدیگر به شور نشستند و در نتیجه قاضی نامی و مشهور، یحیی بن اكثم را دعوت و با وعده ی دادن پول فراوان به وی در صورت پیروزی بر امام جواد (ع)، در روزی معین در مجلسی با حضور مامون شركت جستند.

در این مجلس هر یك در جای خود قرار گرفتند و مامون دستور داد تا تشكی و دو متكا را برای امام جواد (ع) گستردند و خود در كنار او ایستاد. و یحیی بن اكثم روبروی امام قرار گرفت.

یحیی بن اكثم رو به مامون كرد و گفت: یا امیرالمؤمنین اجازه می دهید تا از ابو جعفر سؤال كنم؟ مامون گفت: از خودش اجازه بگیر.

یحیی بن اكثم رو به حضرت (ع) كرد و گفت: فدایت شوم اجازه می فرمایی مسئله ای بپرسم؟ حضرت (ع) فرمود: بپرس. یحیی بن اكثم گفت: خداوند ما را فدایت سازد اگر فردی در حال احرام شكاری را بكشد، حكم آن چیست؟

امام جواد (ع) فرمود: شكارچی در حل كشته است یا در حرم؟

عالم به حرمت آن بوده یا جاهل؟

از روی عمد كشته یا اشتباه؟

آزاده بوده است یا غلام؟

صغیر بوده است یا كبیر؟

این اولین صید بوده است یا بیشتر؟

آن صید از پرندگان بوده است یا غیر آنها؟

كوچك بوده است یا بزرگ؟

شخص محرم بر این عمل اصرار دارد یا پشیمان شده است؟

شب این عمل را انجام داده است یا روز؟

احرام عمره بوده است یا احرام حج؟

یحیی بن اكثم پس از شنیدن فروع باز شده از پرسش خود از سوی امام جواد (ع) زبانش به لكنت افتاد و نشانه های عجز و ناتوانی به سیمایش آشكار شد.

مامون پس از بیان مطالب از سوی امام جواد (ع) گفت: خدا را به خاطر تشخیص خویش حمد و سپاس می كنم سپس رو به عباسیان كرد و گفت: اكنون بر آنچه در فكر آن بودید آگاهی یافتید.

پس از مراسم عقد و خطبه خوانی مامون به حضرت (ع) گفت: در صورت تمایل پاسخ مسائل محرم را بیان كنید تا همه بهره مند شویم.

حضرت (ع) فرمودند: محرم اگر صیدی را در غیر حرم بكشد و آن از پرندگان بزرگ باشد، یك گوسفند كفاره باید قربانی كند و اگر صید در حرم باشد باید دو گوسفند قربانی كند. اگر جوجه ای در حل بكشد قربانی، یك بره از شیر گرفته است؛ ولی قیمت آن جوجه بر او واجب نیست. اما اگر جوجه ای در حرم بكشد كفاره اش یك گوسفند و قیمت جوجه می باشد.

اگر صید از حیوانات وحشی چون الاغ وحشی باشد باید یك گاو قربانی و اگر صید شترمرغ باشد یك شتر قربانی كند.

كفاره كشتن صید بر فرد عالم و جاهل مساوی است. در صورتی كه محرم عمداً صید را بكشد گناه كرده ولی چنانچه به اشتباه صید را شكار نموده چیزی بر او نیست.

كفاره فرد حر برخودش واجب و كفاره غلام بر مولای او واجب است.

برصغیر كفاره نیست ولی كبیر كفاره بر او واجب است.

شخصی كه از شكار پشیمان شود پس از كفاره عقاب اخروی ندارد ولی آنكه بر كشتن صید اصرار ورزد عذاب اخروی گریبانگیر او می شود. [1] .


[1] الارشاد، ص 319 - موسوعة الامام الجواد (ع)، ج2، ص 408.